به گزارش گروه اجتماعی مشرق، ظاهر و باطن ما ایرانیها یكسان نیست! به هم كه میرسیم كلی خوش و بش میكنیم و قربان صدقه یكدیگر میرویم، بفرما بفرما و مخلصیم و چاكریم میگوییم! ولی وقتی سوار بر خودروی شخصی، در خیابان و جادهای حركت میكنیم، با خودخواهی تمام به دیگری راه نمیدهیم، بی جهت بوق میزنیم و با اندك برخورد اتومبیلهایمان به هم، دست به یقه میشویم، معركه میگیریم و راه را بر راكبان و عابران میبندیم! ما را چه شده است كه در برف و باران، پیادهای را سوار نمیكنیم و دست ناتوانی را برای عبور از عرض خیابان نمیگیریم؟ بدون حساسیت به حلال بودن مال، برای فخرفروشی پی در پی خانه و جامه و آرایههایمان را گران تر و چشمنوازتر میكنیم و گرهی از مشكلات هزاران دردمند ناتوان نمیگشاییم؟
ما كه در روزگاری به خود میبالیدیم كه نه تنها به زبان شیوای سعدی سخن میگوییم، بلكه آموزههای این حكیم نادره گفتار را از كودكی به خاطر داریم و حلاوتشان را در باور و احساس خود حس میكنیم، اینك با شنیدن گرفتاری دوست و آشنایی شانه بالا میاندازیم و عبارت سبك و ناپسند «مشكل،مشكل خودشه» را به راحتی بر زبان جاری میسازیم! این «آهن دلی» و نامهربانی به كودكان ما نیز سرایت كرده است به طوری كه در مدرسهها قلدری و زورگویی برخی از بچهها، آرامش و شادی را از بقیه دانشآموزان، به ویژه كودكان ضعیفتر سلب كرده و انگیزه درس و مشق را از آنها گرفته است!
اگر امروز در وجود كودكانمان، گلهای عطرآگین نیكوكاری و مهرورزی را شكوفا نكنیم، در آیندهای نزدیك آسیبهای اجتماعی همانند كودكآزاری همسرآزاری، شرارت، بزهكاری و قتل، بیش از حال، آسمان سرزمین و فرهنگمان را تیره میسازد و شادكامی و بهروزی را از مردم ما میگیرد.
یكی از بهترین و رایج ترین شیوههای آموزش فضیلتهای اخلاقی به كودكان، بعد از الگوبودن والدین و رفتارهای غیركلامی آنها،«قصهگویی» است. خواندن داستانهای جذاب و آموزنده هم زمینهساز آموختن و رشد صفات مثبت است و هم شیوهای غیرمستقیم و مؤثر برای از بین بردن خویهای منفی و ناپسند كه به آن «كتاب درمانی» هم میگویند. بوستان سعدی، به راستی ارزشمندترین، آموزندهترین و جذابترین اثری است كه میتوان از آن برای آموختن صفات و فضایل اخلاقی بهره گرفت. باب دوم این منظومه بلند و جاودانه بهترین متن آموزش مهربانی برای همه به خصوص كودكان و نوجوان است.
روزی شبلی، دوست و پیر و صمیمی حلاج، عارف بزرگ، از مغازه گندم فروش شهر، برای تهیه نان خانواده خود كیسهای گندم خرید، كیسه سنگین بود. شبلی آن را به دوش گذاشت و پیاده و نفس زنان به سوی خانه خود در روستایی نزدیك شهر، حركت كرد.
چند ساعت بعد، خسته از سنگینی بار و طولانی بودن راه به خانه رسید. پارچهای بزرگ را كف اتاق پهن كرد، گندمها را روی آن ریخت تا هوایی بخورند و تازه بمانند شبلی بعد از خالی كردن كیسه گندم، چشمش به مورچهای افتاد كه از زیر توده گندم بیرون آمده بود، به این سو و آن سو حركت میكرد؛ شام مختصری خورد و از خستگی در بستر دراز كشید.
اما فكر مورچه نمیگذاشت با آسودگی به خواب برود با خود زمزمه میكرد:«از جوانمردی بدور است كه این مور كوچك را از خانه خود آواره كنم.
مگر سخن زیبای فردوسی شاعر و حكیم بزرگ را نشنیدهای:
مــیازار مـــوی كــه دانـــه كـــش اســت
كه جان دارد و جان شیرین خوش است(1331)
ســیاه انـــدرون بــاشـــد و سنگدل
كه خواهد كه موری شود تنگدل(1332)»
شبلی از جای خود بلند شد. لباس پوشید، به آرامی مورچه را گرفت و آن را در جعبهای كوچك گذاشت و شبانه به طرف شهر روانه شد. رفت و رفت تا نیمه شب به مغازه گندم فروش رسید. جعبه را باز كرد و مورچه را از زیر در مغازه به داخل آن فرستاد و آن گاه خدا را سپاس گفت و با خاطری آرام راه خانه خود را سپاس گفت و با خاطری آرام راه خانه را در پیش گرفت.
سعدی شاعر نامدار ایرانی، پس از بیان این داستان در باب دوم باستان، یادآور میشود:
درون پراكندگان جمعدار
كه جمعیتت باشد از روزگار(1329)
تلاش كن تا با دلسوزی و مهربانی به افراد پر از تشویش و نگرانی آرامش دهی تا در زندگی به آسوده خاطری و شادمانی دست یابی.
***
سلیگمن و پترسون(2004) در كتاب « توانمندیهای منش و خصلتها»، مهربانی را در كنار عشق و هوش اجتماعی، توانمندیها و صفات پسندیده «انسانیت» میدانند و درباره آن مینویسند:
«مهربانی توجه مثبت به غیر خود است. دلسوزی و همدردی با دیگران و یاری رساندن به آنها، بدون این كه در كوتاه مدت یا دراز مدت و بدون اینكه انگیزه آن دستیابی به غرضی شخصی و سودجویانه و حتی كسب اعتبار اجتماعی باشد.»(ص29)
* نگرشها و باورها
افراد مهربان دارای نگرشهای زیر هستند:
* مردم، خودشان برای من اهمیت دارند.
* تمام انسانها با هم برابرند و ارزش یكسان دارند.
* رفتار خوب با دیگران، همراه با مهربانی و عشق بهترین شیوه زندگی كردن است.
* گرم و شاد بودن و محبت كردن به دیگران، باعث جلب اعتماد مردم میشود.
* دادن بهتر از گرفتن است.
* این صفت نیكو در درازنای تاریخ و در سراسر جهان و در همه فرهنگها و آئینهای انسانی ریشه استوار دارد. آن كس كه به دیگران مهر میورزد، هیجانهای مثبت خوشبینی، رضایت از زندگی و امید را در خود پرورش میدهد و از محبت و دوستی گرم دیگران برخوردار میشود.
سعدی و آموزش مهربانی
شاعران و نویسندگان ایرانی، در آثار بزرگ خود به مبانی و آموزههای روان شناسی مثبت بسیار بیشتر از توصیف روان رنجوریها و بیماریها پرداختهاند.
در این میان سعدی، به ویژه در بوستان، كه به قول مرحوم دكتر غلامحسین یوسفی، سراسر آن از فروغ انسانیت و ایثار وجوانمردی، نورانی و دلگشاست، به بیان فضیلتهای اساسی انسانی و نیرومندیهای منش پرداخته است. سعدی درباب دوم بوستان كه بر آن نام احسان گذاشته است و این صفت به مفهوم مهربانی بسیار نزدیك است.(سپیده دانایی؛34)
در 499 بیت و 25 داستان كوتاه و جذاب، مهربانی، روشهای ابراز آن، فرجام مهربانان و پاداشهای دنیوی و اخروی آنان را با زیبایی تمام توصیف كرده است.
مهرورزی مرزی نمیشناسد
سعدی به ما میآموزد كه همه جانداران غیر ستمگر، چه انسانهای خداپرست و دیندار و چه كافران و گناهكاران و حتی حیوانات، سزاوار همدردی و مهربانیاند.
در نخستین داستان، خداوند پیامبر بزرگ ابراهیم(ع) را سرزنش میكند كه چرا مهمان پیر خود را، پس از آن كه فهمید او خدا را باور ندارد، از خانه خود بیرون كرده است.
منش داده صد سال روزی و جان
تو را نفرت آمد از او یك زمان؟!(1177)
در هیجدهمین داستان در شبی سرد و زمستانی كه باران از آسمان میبارید و سیل بر روی زمین جاری بود، فرمانروای شهری بزرگ با زیردستان خود از بیابانی میگذشتند. به مردی برخورد كردند كه الاغش در گل فرو رفته بود و به زمین و زمان دشنام میداد. فرمانروای قدرتمند، حال او را پرسید. مرد گرفتار به جای پاسخ، فریاد زد و بدترین سخنان را به زبان آورد. همراهان گفتند: قربان! به خاطر گستاخی، با شمشیر سرش را از تن جدا كن. فرمانده پاك دل و شكیبا، وقتی وضع ناراحت كننده مرد را دید كه در آن گرمای سوزناك، تنها وسیله زندگیش از بین رفته و خودش رنجور و درمانده شده است و از بیچارگی، جز دشنام و نفرین چارهای نمیبیند، خشم خود را فرو خورد و دستور داد به مرد گرفتار لباس گرم، پول زیاد و اسبی سالم و چابك بدهند.
زرش داد و اسب و قبا پوستین
چه نیكو بود مهر در وقت كین (1483)
مهربانی حیوانات
قضیه شبلی را خواندیم كه چگونه مورچهای را شبانه از روستای خود به مغازه گندم فروش شهر برگرداند تا دور از لانه خودش سرگردان نماند. علاوه بر این، داستان مردی كه در بیابان تفتیدهای سگی را دید كه از تشنگی در حال جان كندن بود آن گاه كلاه خود را به شال دستارش بست و از چاهی، مقداری آب بیرون آورد و به سگ داد. و نیز حكایت مردی جوان كه با احسان، گوسفندی را چنان رام و مطیع خود كرده بود كه هر كجا او میرفت گوسفند، بدون این كه طنابی در گردنش باشد، با علاقه به دنبال مرد جوان میدوید؛ نمونههای دیگری هستند از محبتكردن به حیوانات.
شیوههای مهربانی
سعدی در باب دوم بوستان كه كمی بیش از 20 صفحه و حدود 6000 كلمه است در تابلوهایی زیبا و رنگارنگ، شیوههای مهر ورزیدن را به گونههای زیر برایمان ترسیم كرده است:
1ـ مهمان كردن افراد غریبه؛
2ـ خرید كردن از مغازههای كم رونق؛
3ـ ضمانت كردن بدهكار و رهانیدن او از زندان؛
4ـ بخشیدن بیش از حد توان (ایثار) به نیازمندان؛
5ـ احترام گذاشتن و كمك كردن به درماندهای كه در گذشته دارای عزت و مقام بوده است؛
6ـ نجات گرفتار، با نقشه و برنامه هر چند به زیان خود نجات دهنده باشد؛
7ـ پرداخت بدهی خود بیش از اصل آن (با رضایت خود، نه اصرار و اجبار طلبكار)؛
8ـ با خوشرویی جواب درخواست كنندگان را دادن؛
9ـ شكیبایی ورزیدن بر سخنان و رفتارهای ناشایست دردمندان و بدی آنها را با خوبی پاسخ دادن؛
10ـ درست كردن سایبان و پناهگاه برای در راه ماندگان.
روان شناسان مثبتگرا با بررسیهای علمی و تجربی ثابت كردهاند كه ابراز توانمندیهای منش یا همان صفات پسندیدهای كه زیر مجموعه فضایل شش گانه انسانی هستند، باعث افزایش هیجانهای حسی مانند شادی، خوشبینی و رضایت از زندگی میشود؛ اعتماد به نفس را بالا میبرد، روابط اجتماعی سالم را در پی میآورد و صفات پسندیده دیگر را تقویت میكند. سعدی هم به روشنی از پیامدهای مثبت احسان یاد میكند و به دلیل جهانبینی توحیدی اصیل و محكمی كه دارد، علاوه بر بیان بهرههای دنیوی مهرورزی، ارزشهای الهی و اُخروی را نیز برجسته میسازد.
از نظر سعدی پیامدهای مهربانی در پنج گروه جای میگیرند.
1ـ سلامت روان
نـخواهــی كــه باشـی پراكنــده دل
پراكنـدگان را زخاطر مَهِل»(1130)
2ـ رفع سختیهای زندگی
مـشو تــا تــوانی ز رحــمت بری
كه رحمت برندت، چو رحمت بری(1155)
به حــال دل خســتگان درنگر
كه روزی دلی خسته باشی مگر(1139)
درون فــرومانــدگــان شــادكن
زروز فروماندگی یاد كن (1140)
3ـ دوست شدن مخالفان و دشمنان
به لطفی كه دیـده اســت پیل دمان
نــیارد همـی حمــله برپیلبان(1348)
4ـ رفع شدن و درمان مشكلات چاره ناپذیر
داستان مرد نابینایی كه در ماندهای بی پناه را كه گرفتار خشم مردی خودخواه و مغرور شده بود، به خانه خود برد واز او به گرمی پذیرایی كرد، فردای آن روز چشمش بینا شد.
شب از نرگسش، قطره چندی چكید
سحر دیده بركرد و عالم بدید(1494)
اگر بوسه بر خاك مردی زنی
به مردی كه پیش آیدت روشنی(1500)
5ـ بخشایش خداوند، آرامش و رستگاری بعد از مرگ
كسـی خــسبد آســوده در زیـر گل
كه خسبد از او مردم آسوده دل(1127)
خــبر داد پیـغمبر از حـال مرد
كه داور گناهان او عفو كرد(1282)
كه یارب بر این بنده بخشایشی
كز او دیدهام وقتی آسایشی(1583)
درویش را توشه از بوسه به
سعدی در جای جای آثار پربار و نغز خود بر این نكته تصریح كرده است كه «به عمل كار برآید به سخندانی نیست»
در باب دوم بوستان، كه موضوع آن احساس و مهربانی است، از مردی سخنور و خوش بیان یاد میكند كه اهل نماز و روزه و شبزندهداری بود، مرتب ذكر میگفت و دعا میكرد ولی جز حرف زدن، در عمل خیرش به كسی نمیرسید؛ این شاعر پرآوازه جهانی كه مانند حافظ، مولانا و عطار و دیگر عارفان زندهدل، با مدعیان دینداری و مردم دوستی كه جز حرفزدن هنری ندارند، سر ستیز دارد، آن زاهد نمای حراف را ریشخند میكند و میسراید:
كرامت جوانمردی و نان دهی است
مقالات بیهوده طبل تهی است(1348)
با هر كس نباید مهربان بود
با آن كه سعدی سفارش میكند كه شایسته است همیشه انگیزه مهرورزی را در خود زنده نگه داریم و در هر موقعیتی كه هستیم، به دنبال نیازمندی باشیم تا به او یاری برسانیم، اما با روشنبینی و دوراندیشی هشدار میدهد كه مبادا به ستمگران كه روش و خوی آنها آزار رسانی به بندگان خداست، محبت كنیم.
او حكایت مردی را بیان میكند كه زنبورها بر سقف خانهاش لانه كرده بودند، اما با سادهدلی آنها را از منزلش نمیراند، روزی زنبورها زن صاحب خانه را به سختی نبش زدند و آزردند. زن در كوی بر زن میدوید و فریاد میزد:
كــسی با بـدان نیـكویی چـون كـند
بـدان را تحــمل، بـد افــزون كـند
شماره ابیات مطابق بوستان تصحیح دكتر غلامحسین یوسفی چاپ انتشارات خوارزمی است.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: اطلاعات
ما كه در روزگاری به خود میبالیدیم كه نه تنها به زبان شیوای سعدی سخن میگوییم، بلكه آموزههای این حكیم نادره گفتار را از كودكی به خاطر داریم و حلاوتشان را در باور و احساس خود حس میكنیم، اینك با شنیدن گرفتاری دوست و آشنایی شانه بالا میاندازیم و عبارت سبك و ناپسند «مشكل،مشكل خودشه» را به راحتی بر زبان جاری میسازیم! این «آهن دلی» و نامهربانی به كودكان ما نیز سرایت كرده است به طوری كه در مدرسهها قلدری و زورگویی برخی از بچهها، آرامش و شادی را از بقیه دانشآموزان، به ویژه كودكان ضعیفتر سلب كرده و انگیزه درس و مشق را از آنها گرفته است!
اگر امروز در وجود كودكانمان، گلهای عطرآگین نیكوكاری و مهرورزی را شكوفا نكنیم، در آیندهای نزدیك آسیبهای اجتماعی همانند كودكآزاری همسرآزاری، شرارت، بزهكاری و قتل، بیش از حال، آسمان سرزمین و فرهنگمان را تیره میسازد و شادكامی و بهروزی را از مردم ما میگیرد.
یكی از بهترین و رایج ترین شیوههای آموزش فضیلتهای اخلاقی به كودكان، بعد از الگوبودن والدین و رفتارهای غیركلامی آنها،«قصهگویی» است. خواندن داستانهای جذاب و آموزنده هم زمینهساز آموختن و رشد صفات مثبت است و هم شیوهای غیرمستقیم و مؤثر برای از بین بردن خویهای منفی و ناپسند كه به آن «كتاب درمانی» هم میگویند. بوستان سعدی، به راستی ارزشمندترین، آموزندهترین و جذابترین اثری است كه میتوان از آن برای آموختن صفات و فضایل اخلاقی بهره گرفت. باب دوم این منظومه بلند و جاودانه بهترین متن آموزش مهربانی برای همه به خصوص كودكان و نوجوان است.
روزی شبلی، دوست و پیر و صمیمی حلاج، عارف بزرگ، از مغازه گندم فروش شهر، برای تهیه نان خانواده خود كیسهای گندم خرید، كیسه سنگین بود. شبلی آن را به دوش گذاشت و پیاده و نفس زنان به سوی خانه خود در روستایی نزدیك شهر، حركت كرد.
چند ساعت بعد، خسته از سنگینی بار و طولانی بودن راه به خانه رسید. پارچهای بزرگ را كف اتاق پهن كرد، گندمها را روی آن ریخت تا هوایی بخورند و تازه بمانند شبلی بعد از خالی كردن كیسه گندم، چشمش به مورچهای افتاد كه از زیر توده گندم بیرون آمده بود، به این سو و آن سو حركت میكرد؛ شام مختصری خورد و از خستگی در بستر دراز كشید.
اما فكر مورچه نمیگذاشت با آسودگی به خواب برود با خود زمزمه میكرد:«از جوانمردی بدور است كه این مور كوچك را از خانه خود آواره كنم.
مگر سخن زیبای فردوسی شاعر و حكیم بزرگ را نشنیدهای:
مــیازار مـــوی كــه دانـــه كـــش اســت
كه جان دارد و جان شیرین خوش است(1331)
ســیاه انـــدرون بــاشـــد و سنگدل
كه خواهد كه موری شود تنگدل(1332)»
شبلی از جای خود بلند شد. لباس پوشید، به آرامی مورچه را گرفت و آن را در جعبهای كوچك گذاشت و شبانه به طرف شهر روانه شد. رفت و رفت تا نیمه شب به مغازه گندم فروش رسید. جعبه را باز كرد و مورچه را از زیر در مغازه به داخل آن فرستاد و آن گاه خدا را سپاس گفت و با خاطری آرام راه خانه خود را سپاس گفت و با خاطری آرام راه خانه را در پیش گرفت.
سعدی شاعر نامدار ایرانی، پس از بیان این داستان در باب دوم باستان، یادآور میشود:
درون پراكندگان جمعدار
كه جمعیتت باشد از روزگار(1329)
تلاش كن تا با دلسوزی و مهربانی به افراد پر از تشویش و نگرانی آرامش دهی تا در زندگی به آسوده خاطری و شادمانی دست یابی.
***
سلیگمن و پترسون(2004) در كتاب « توانمندیهای منش و خصلتها»، مهربانی را در كنار عشق و هوش اجتماعی، توانمندیها و صفات پسندیده «انسانیت» میدانند و درباره آن مینویسند:
«مهربانی توجه مثبت به غیر خود است. دلسوزی و همدردی با دیگران و یاری رساندن به آنها، بدون این كه در كوتاه مدت یا دراز مدت و بدون اینكه انگیزه آن دستیابی به غرضی شخصی و سودجویانه و حتی كسب اعتبار اجتماعی باشد.»(ص29)
* نگرشها و باورها
افراد مهربان دارای نگرشهای زیر هستند:
* مردم، خودشان برای من اهمیت دارند.
* تمام انسانها با هم برابرند و ارزش یكسان دارند.
* رفتار خوب با دیگران، همراه با مهربانی و عشق بهترین شیوه زندگی كردن است.
* گرم و شاد بودن و محبت كردن به دیگران، باعث جلب اعتماد مردم میشود.
* دادن بهتر از گرفتن است.
* این صفت نیكو در درازنای تاریخ و در سراسر جهان و در همه فرهنگها و آئینهای انسانی ریشه استوار دارد. آن كس كه به دیگران مهر میورزد، هیجانهای مثبت خوشبینی، رضایت از زندگی و امید را در خود پرورش میدهد و از محبت و دوستی گرم دیگران برخوردار میشود.
سعدی و آموزش مهربانی
شاعران و نویسندگان ایرانی، در آثار بزرگ خود به مبانی و آموزههای روان شناسی مثبت بسیار بیشتر از توصیف روان رنجوریها و بیماریها پرداختهاند.
در این میان سعدی، به ویژه در بوستان، كه به قول مرحوم دكتر غلامحسین یوسفی، سراسر آن از فروغ انسانیت و ایثار وجوانمردی، نورانی و دلگشاست، به بیان فضیلتهای اساسی انسانی و نیرومندیهای منش پرداخته است. سعدی درباب دوم بوستان كه بر آن نام احسان گذاشته است و این صفت به مفهوم مهربانی بسیار نزدیك است.(سپیده دانایی؛34)
در 499 بیت و 25 داستان كوتاه و جذاب، مهربانی، روشهای ابراز آن، فرجام مهربانان و پاداشهای دنیوی و اخروی آنان را با زیبایی تمام توصیف كرده است.
مهرورزی مرزی نمیشناسد
سعدی به ما میآموزد كه همه جانداران غیر ستمگر، چه انسانهای خداپرست و دیندار و چه كافران و گناهكاران و حتی حیوانات، سزاوار همدردی و مهربانیاند.
در نخستین داستان، خداوند پیامبر بزرگ ابراهیم(ع) را سرزنش میكند كه چرا مهمان پیر خود را، پس از آن كه فهمید او خدا را باور ندارد، از خانه خود بیرون كرده است.
منش داده صد سال روزی و جان
تو را نفرت آمد از او یك زمان؟!(1177)
در هیجدهمین داستان در شبی سرد و زمستانی كه باران از آسمان میبارید و سیل بر روی زمین جاری بود، فرمانروای شهری بزرگ با زیردستان خود از بیابانی میگذشتند. به مردی برخورد كردند كه الاغش در گل فرو رفته بود و به زمین و زمان دشنام میداد. فرمانروای قدرتمند، حال او را پرسید. مرد گرفتار به جای پاسخ، فریاد زد و بدترین سخنان را به زبان آورد. همراهان گفتند: قربان! به خاطر گستاخی، با شمشیر سرش را از تن جدا كن. فرمانده پاك دل و شكیبا، وقتی وضع ناراحت كننده مرد را دید كه در آن گرمای سوزناك، تنها وسیله زندگیش از بین رفته و خودش رنجور و درمانده شده است و از بیچارگی، جز دشنام و نفرین چارهای نمیبیند، خشم خود را فرو خورد و دستور داد به مرد گرفتار لباس گرم، پول زیاد و اسبی سالم و چابك بدهند.
زرش داد و اسب و قبا پوستین
چه نیكو بود مهر در وقت كین (1483)
مهربانی حیوانات
قضیه شبلی را خواندیم كه چگونه مورچهای را شبانه از روستای خود به مغازه گندم فروش شهر برگرداند تا دور از لانه خودش سرگردان نماند. علاوه بر این، داستان مردی كه در بیابان تفتیدهای سگی را دید كه از تشنگی در حال جان كندن بود آن گاه كلاه خود را به شال دستارش بست و از چاهی، مقداری آب بیرون آورد و به سگ داد. و نیز حكایت مردی جوان كه با احسان، گوسفندی را چنان رام و مطیع خود كرده بود كه هر كجا او میرفت گوسفند، بدون این كه طنابی در گردنش باشد، با علاقه به دنبال مرد جوان میدوید؛ نمونههای دیگری هستند از محبتكردن به حیوانات.
شیوههای مهربانی
سعدی در باب دوم بوستان كه كمی بیش از 20 صفحه و حدود 6000 كلمه است در تابلوهایی زیبا و رنگارنگ، شیوههای مهر ورزیدن را به گونههای زیر برایمان ترسیم كرده است:
1ـ مهمان كردن افراد غریبه؛
2ـ خرید كردن از مغازههای كم رونق؛
3ـ ضمانت كردن بدهكار و رهانیدن او از زندان؛
4ـ بخشیدن بیش از حد توان (ایثار) به نیازمندان؛
5ـ احترام گذاشتن و كمك كردن به درماندهای كه در گذشته دارای عزت و مقام بوده است؛
6ـ نجات گرفتار، با نقشه و برنامه هر چند به زیان خود نجات دهنده باشد؛
7ـ پرداخت بدهی خود بیش از اصل آن (با رضایت خود، نه اصرار و اجبار طلبكار)؛
8ـ با خوشرویی جواب درخواست كنندگان را دادن؛
9ـ شكیبایی ورزیدن بر سخنان و رفتارهای ناشایست دردمندان و بدی آنها را با خوبی پاسخ دادن؛
10ـ درست كردن سایبان و پناهگاه برای در راه ماندگان.
روان شناسان مثبتگرا با بررسیهای علمی و تجربی ثابت كردهاند كه ابراز توانمندیهای منش یا همان صفات پسندیدهای كه زیر مجموعه فضایل شش گانه انسانی هستند، باعث افزایش هیجانهای حسی مانند شادی، خوشبینی و رضایت از زندگی میشود؛ اعتماد به نفس را بالا میبرد، روابط اجتماعی سالم را در پی میآورد و صفات پسندیده دیگر را تقویت میكند. سعدی هم به روشنی از پیامدهای مثبت احسان یاد میكند و به دلیل جهانبینی توحیدی اصیل و محكمی كه دارد، علاوه بر بیان بهرههای دنیوی مهرورزی، ارزشهای الهی و اُخروی را نیز برجسته میسازد.
از نظر سعدی پیامدهای مهربانی در پنج گروه جای میگیرند.
1ـ سلامت روان
نـخواهــی كــه باشـی پراكنــده دل
پراكنـدگان را زخاطر مَهِل»(1130)
2ـ رفع سختیهای زندگی
مـشو تــا تــوانی ز رحــمت بری
كه رحمت برندت، چو رحمت بری(1155)
به حــال دل خســتگان درنگر
كه روزی دلی خسته باشی مگر(1139)
درون فــرومانــدگــان شــادكن
زروز فروماندگی یاد كن (1140)
3ـ دوست شدن مخالفان و دشمنان
به لطفی كه دیـده اســت پیل دمان
نــیارد همـی حمــله برپیلبان(1348)
4ـ رفع شدن و درمان مشكلات چاره ناپذیر
داستان مرد نابینایی كه در ماندهای بی پناه را كه گرفتار خشم مردی خودخواه و مغرور شده بود، به خانه خود برد واز او به گرمی پذیرایی كرد، فردای آن روز چشمش بینا شد.
شب از نرگسش، قطره چندی چكید
سحر دیده بركرد و عالم بدید(1494)
اگر بوسه بر خاك مردی زنی
به مردی كه پیش آیدت روشنی(1500)
5ـ بخشایش خداوند، آرامش و رستگاری بعد از مرگ
كسـی خــسبد آســوده در زیـر گل
كه خسبد از او مردم آسوده دل(1127)
خــبر داد پیـغمبر از حـال مرد
كه داور گناهان او عفو كرد(1282)
كه یارب بر این بنده بخشایشی
كز او دیدهام وقتی آسایشی(1583)
درویش را توشه از بوسه به
سعدی در جای جای آثار پربار و نغز خود بر این نكته تصریح كرده است كه «به عمل كار برآید به سخندانی نیست»
در باب دوم بوستان، كه موضوع آن احساس و مهربانی است، از مردی سخنور و خوش بیان یاد میكند كه اهل نماز و روزه و شبزندهداری بود، مرتب ذكر میگفت و دعا میكرد ولی جز حرف زدن، در عمل خیرش به كسی نمیرسید؛ این شاعر پرآوازه جهانی كه مانند حافظ، مولانا و عطار و دیگر عارفان زندهدل، با مدعیان دینداری و مردم دوستی كه جز حرفزدن هنری ندارند، سر ستیز دارد، آن زاهد نمای حراف را ریشخند میكند و میسراید:
كرامت جوانمردی و نان دهی است
مقالات بیهوده طبل تهی است(1348)
با هر كس نباید مهربان بود
با آن كه سعدی سفارش میكند كه شایسته است همیشه انگیزه مهرورزی را در خود زنده نگه داریم و در هر موقعیتی كه هستیم، به دنبال نیازمندی باشیم تا به او یاری برسانیم، اما با روشنبینی و دوراندیشی هشدار میدهد كه مبادا به ستمگران كه روش و خوی آنها آزار رسانی به بندگان خداست، محبت كنیم.
او حكایت مردی را بیان میكند كه زنبورها بر سقف خانهاش لانه كرده بودند، اما با سادهدلی آنها را از منزلش نمیراند، روزی زنبورها زن صاحب خانه را به سختی نبش زدند و آزردند. زن در كوی بر زن میدوید و فریاد میزد:
كــسی با بـدان نیـكویی چـون كـند
بـدان را تحــمل، بـد افــزون كـند
شماره ابیات مطابق بوستان تصحیح دكتر غلامحسین یوسفی چاپ انتشارات خوارزمی است.
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.
منبع: اطلاعات